دلتنگی ها ...
دلتنگی ها ...

دلتنگی ها ...

دستها

دنیای دستها از هر دنیایی بی وفا تر است..


امروز دستهایت را میگیرند ,غرق عادت که شدی همان دستها را


برایت تکان میدهند..

وقتی...

وقتی...

«دنیایت»به اندازه «یک نفر»کوچک

میشود...

و«یک نفر» به اندازه «خدا»برایت

«بزرگ» میشود...

قمارسنگینی کرده ای

اگر برود...

«دین» و«دنیایت» رایکجا باخته ای...

روزی میرسه

روزی میرسه اونی که روی سرت نگه

میداشتی تا خار به پاش نره,

زیر پاش خوارت میکنه ,,,,

رسم زمونه این شده ,,,,

اربعین تسلیت باد


بسوز ای دل که امروز اربعین است


عزای پور ختم المرسلین است


قیام کربلایش تا قیامت


سراسر درس، بهر مسلمین است



اربعین سید و سالار شهدا حضرت ابا عبدالله الحسین تسلیت باد


با تو هستم....

برایِ تــــو می نویسم


می رومـــ و پشتـــــ خواهمـــ کــرد به تمـــامیِ تپشــهایِ این دقایــــق

دل خواهمــ کَنـد 

بی تـــــو خواهمــ زیـستـــــ

گوش خواهــمــ سپـرد 

فریــاد خواهمــ شد 

مهربان نخواهمــ بـود ،

دل نخواهمــ سپرد 

آرامـــــتر که شدمــ


بــــــی تــــــو خواهمــ مــــــرد ...

متن آهنگ The Moody Blues از Nights In White Satin

Nights in white satin,
Never reaching the end,
Letters I've written,
Never meaning to send.

Beauty I'd always missed
With these eyes before,
Just what the truth is
I can't say anymore.

'Cause I love you,
Yes, I love you,
Oh, how, I love you.

Gazing at people,
Some hand in hand,
Just what I'm going thru
They can understand.

Some try to tell me
Thoughts they cannot defend,
Just what you want to be
You will be in the end,

And I love you,
Yes, I love you,
Oh, how, I love you.
Oh, how, I love you.

Nights in white satin,
Never reaching the end,
Letters I've written,
Never meaning to send.

Beauty I'd always missed
With these eyes before,
Just what the truth is
I can't say anymore.

'Cause I love you,
Yes, I love you,
Oh, how, I love you.
Oh, how, I love you.

'Cause I love you,
Yes, I love you,
Oh, how, I love you.
Oh, how, I love you.

 

 ترجمه:

شب ها در جامه ای سپید
هیچ به پایان نمی رسد
نامه هایی که نوشتم
هیچ کدام فرستاده نمی شود

زیبایی که همیشه از دست دادم
من با همین چشمانم
بگو که واقیت چیست
دیگر نمی توانم بگویم

زیرا دوستت دارم
آری ، دوستت دارم
بسیار ، دوستت دارم

به مردم خیره می شوم
دستانشان در دست هم
فقط آنها درک می کنند
که چه بر من می گذرد

خواستند به من بگویند
فکر هایی که نمی توانند از آن دفاع کنند
بگو چه می خواهی
تا به پایان برسی

و من دوستت دارم
آری ، دوستت دارم
بسیار ، دوستت دارم
بسیار دوستت دارم

شب ها در جامه ای سپید
هیچ به پایان نمی رسد
نامه هایی که نوشتم
هیچ کدام فرستاده نمی شود

زیبایی که همیشه از دست دادم
من با همین چشمانم
بگو که واقیت چیست
دیگر نمی توانم بگویم

زیرا من دوستت دارم
آری ، دوستت دارم
بسیار ، دوستت دارم
بسیار ، دوستت دارم

زیرا دوستت دارم
آری ، دوستت دارم
بسیار ، دوستت دارم
بسیار ، دوستت دارم

عشق تو

عشق تو توی وجودم

عشق تو گرمیه شبهام

مثل یک راز نگفته شعله میکشه رو لبهام 

عشق تو خونه تو رگهام

حس این چشمای گریون 

تن تو گرمی آفتاب توی چله تابستون

لمس تو زیبایی یک شبه رویایی

حس به تو رسیدن معکوسه تنهاییه دلگیرم از نفسهات 

بخندوآرومم کن منو به جورم قلبم به رویا محکومم کن

عشق تو توی وجودم

عشق تو گرمیه شبهام

مثل یک راز نگفته شعله میکشه رو لبهام

عشق تو خونه تو رگهام

حس این چشمای گریون 

تن تو گرمی آفتاب توی چله تابستون

نقش تو زیبایی یک شبه آفتابیه

تورو نفس کشیدن انکاره بی تابیه

مثل خورشید در برم

تنم رو شعلور کن

رویای هرشبم رو بایک بوسه معتبر کن 

عشق تو توی وجودم

عشق تو گرمیه شبهام

مثل یک راز نگفته شعله میکشه رو لبهام 

عشق تو خونه تو رگهام

حس این چشمای گریون 

تن تو گرمی آفتاب توی چله تابستون

تن تو ادامه ی جودی خورشیده

چشم تو نورروتنه لحظه ها پاچیده

تا تو با منی نگاهم خیس یک رویاست

با تو موندنی شدن چقده زیباست 

عشق تو توی وجودم

عشق تو گرمیه شبهام

مثل یک راز نگفته شعله میکشه رو لبهام

عشق تو خونه تو رگهام

حس این چشمای گریون 

تن تو گرمی آفتاب توی چله تابستون

عشق تو خونه تو رگهام

حس این چشمای گریون 

تن تو گرمی آفتاب توی چله تابستون

I Will Always Love You

If I should stay,
اگر می ماندم
I would only be in your way.
تنها باید به پای تو می ماندم
So I'll go, but I know
می روم، اما می دانم
I'll think of you ev'ry step of the way.
با هر قدمی که بر می دارم به فکر تو خواهم بود
And I will always love you.
و همیشه عاشقت خواهم ماند
I will always love you.
همیشه عاشقت خواهم ماند
You, my darling you. Hmm.
عاشق تو عزیزم
Bittersweet memories
خاطرات تلخ و شیرین
that is all I'm taking with me.
تنها چیزهاییست که با خود میبرم
So, goodbye. Please, don't cry.
پس خدا نگهدار، لطفا گریه نکن
We both know I'm not what you, you need.
هر دو می دانیم که من آن کسی نیستم که به او نیاز داری
And I will always love you.
و همیشه عاشقت خواهم ماند
I will always love you.
همیشه عاشقت خواهم ماند
I hope life treats you kind
امیدوارم زندگی به کامت باشد
And I hope you have all you've dreamed of.
و امیدوارم به همه آرزوهایت برسی
And I wish to you, joy and happiness.
و برایت آرزوی شادی و خوشبختی می کنم
But above all this, I wish you love.
ولی بالاتر از همه اینها برایت آرزوی رسیدن به عشق دارم
And I will always love you.
و همیشه عاشقت خواهم ماند
I will always love you.
همیشه عاشقت خواهم ماند
I will always love you.
همیشه عاشقت خواهم ماند
I will always love you.
همیشه عاشقت خواهم ماند
I will always love you.
همیشه عاشقت خواهم ماند
I, I will always love you.
من،همیشه عاشقت خواهم ماند
You, darling, I love you.
عاشق تو عزیزم، عاشقت می مانم
Ooh, I'll always, I'll always love you
.
آه، همیشه، همیشه، عاشقت می مانم

هوای دل


دوباره دل هوای با تو بودن کرده

نگو این دل دوریه عشقتو باور کرده

دل من خسته از این دست به دعاها بردن

همه ی آرزوهام با رفتن تو مردن

حالا من یه آرزو دارم تو سینه

که دوباره چشم من تو رو ببینه

حالا من یه آرزو دارم تو سینه

که دوباره چشم من تو رو ببینه

واسه پیدا کردنت تن به دل صحرا میدم

آخه تو رنگ چشات هیبت دنیا رو دیدم

توی هفتا آسمون تو تک ستاره ی منی

به خدا ناز دو چشماتو به دنیا نمیدم

حالا من یه آرزو دارم تو سینه

که دوباره چشم من تو رو ببینه

حالا من یه ارزو دارم تو سینه

که دوباره چشم من تو رو ببینه

دوباره دل هوای با تو بودن کرده

نگو این دل دوریه عشقتو باور کرده

دل من خسته از این دست به دعاها بردن

همه ی آرزوهام با رفتن تو مردن

همه ی آرزوهام با رفتن تو مردن

حالا من یه آرزو دارم تو سینه

که دوباره چشم من تو رو ببینه

حالا من یه آرزو دارم تو سینه

که دوباره چشم من تو رو ببینه