یه زخم کهنه روی بالم ، یه آسمون که چشم برام نیست
به غیر واژه غریبی، چیزی توی ترانه هام نیست
حتی یه آینه پیش روم نیست، که اسممو یادم بیاره
تنها ترین مسافر شب، تو خلوتم پا نمیذاره
دل من از نژاد عشقه ، از تو و از ترانه لبریز
یه دنیا غم توی صدامه ،مثه سکوت تلخ پاییز
من یه پرنده ی غریبم ، من از نژاد آسمونم
میون اینهمه ستاره ، من یه شهاب بی نشونم