آنقدر مرا سرد کرد،
از خودش.. از عشق..
که حالا به جای دلبستن یخ بسته ام،
http://sherlook.blogsky.com
کورکورانه می اندیشمبه فردایی که جز هیچ از آن، هیچ نمی دانمدیروزهایم را به خط می کنمتا هم پیاله ی تنهایی ام باشد و از حال خود بی خبرم...« معبودابه بزرگی آنچه آگاهم کن تا کوچکی آنچه ندارم ناآرامم نکند »
کورکورانه می اندیشم
به فردایی
که جز هیچ از آن، هیچ نمی دانم
دیروزهایم را به خط می کنم
تا هم پیاله ی تنهایی ام باشد
و از حال خود بی خبرم...
« معبودا
به بزرگی آنچه آگاهم کن تا کوچکی آنچه ندارم ناآرامم نکند »