دلتنگی ها ...
دلتنگی ها ...

دلتنگی ها ...

صداقت

همیشه سبز می خشکد، همیشه ساده می بازد

همیشه لشکر اندوه ، به قلب ساده می تازد

من آن سبزم که رستن را ، تو آخر بردی از یادم

چه ساده هستی خود را به باد سادگی دادم

به پاس سادگی در عشق درون خود شکستم زود

دریغا سهم من از عشق قفس با حجم کوچک بود

درونم ملتهب از عشق ، برونم چهره ای دمسر

ولی از عشق باختن را،غرور من من  همت کرد

بغیر از دوستت دارم به لب حرفی نشد جاری

ولی غافل که تو خنجر ، درون آستین داری

طلوع اولین دیدار ، غروب شام آخر بود

سرانجام تو و عشقت حدیث پشت و خنجر بود

نظرات 2 + ارسال نظر
تنها دوشنبه 25 مهر‌ماه سال 1390 ساعت 11:43 ب.ظ

خیلی جالب بود.موفق باشی

رزاس چهارشنبه 27 مهر‌ماه سال 1390 ساعت 11:05 ق.ظ http://rozas7.blogsky.com

زیباست...،والبته کمی غمگین...

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد